هر تارِ مو بهانهایست برای تازیانهای چه آنرا بپوشانی چه آنرا بیفشانی. و تازیانه است و تن و تازیانه است و جان. و جان و تن زیرِ تازیانهاند. تا هر بار بیاموزی که باز برخیزی. هشت مارس مبارک
بعد از کلنجارهای بیشمار، ناخواندههای پرشمار، سرخوردهگیهایی که هرکه اینجور جایی زندهگی کند با آن آشناست، بر آن میشوی خُردهنوشتههایی، که خوانندهی همیشهگیشان گَهگاه خودت بودهای و خودت، را بِسپاری به این تُهی ناصفر؛ میپیوندی به این فضای مجازی تا عقدههای ناشی از عدم امکان نفس کشیدن در فضای واقعی را اینجا خالی کنی. این را که چهقدر این کار تو ثمر بخش است خواننده به تو نشان میدهد: با یک چاروادار، یک فحش آبنکشیده، یک دهنکجی، یک نگاه سرد حاکی از این که: "خوب که چی؟" یا شاید تاملی بر این که: "اینجا چه میکنم؟"